مؤلفان:
ناشر: دانشگاه علوم پزشکی شیراز
زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 955.0843092
سال چاپ: 1393
نوبت چاپ: 1
تیراژ: 500 نسخه
تعداد صفحات: 94
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)
پدیدآورندگان: محمد هادی ایمانه ، محمد حسین سرایداران، علی برزگر
قطع : پالتویی (شومیز) -ناشر :ایده گستر
شابک : 9789642696574
تعداد صفحات :174
شهید سید محمد ابراهیم فقیهی
نام پدر: سید علی اکبر
محل تولد:نی ریز
تاریخ تولد: 13261003
استان: فارس
تحصیلات: متخصص جراحی استخوان
محل خدمت: بیمارستان ش دکتر فقیهی
مسئولیت: پزشک
محل شهادت: شیراز
تاریخ شهادت: 13600717
زندگی نامه: شهید سید ابراهیم فقیهی درسال 1326در نیریز و در خانواده ای روحانی و خوشنام از سلالة سادات دیده به جهان گشود . از بدو تولد در فضایی آکنده از معنویت پرورش یافت وپیش از ورود به مدرسه با قرآن وبسیاری از معارف اسلامی آشنا گردید. در هفت سالگی پا به حیطة علم ومعرفت گذاشت و تحصیلاتش را تا پایان مقطع متوسطه در زادگاه خویش ادامه داد. او در تمامی مراحل تحصیل شاگردی ممتاز و برجسته بود و از ابتدا در انجمن تعلیمات دینی مدرسه، فعالیتهای مؤثری داشت و پخش نشریات و جزوات مذهبی بر عهدة ایشان بود .
شهید فقیهی با دریافت مدرک دیپلم در رشتة علوم تجربی جهت گذراندن خدمت سربازی به شهرستان ساوه اعزام شد و ازهمزمان فعالیتش را در زمینه مسائل سیاسی آغاز کرد وبارها مورد تعقیب ، بازداشت و شکنجة مزدوران رژیم منحوس پهلوی قرار گرفت لیکن هیچ گاه از ادامة راه باز نایستاد و با عشق و علاقة بیشتری به فعالیت خود ادامه داد.
سید ابراهیم پس از پایان خدمت نظام ، با شرکت در کنکور سراسری در رشتة علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز پذیرفته شد و همزمان با تأسیس انجمن اسلامی دانشگاه به همراه عده ای از همرزمان خویش به فعالیتهای انقلابی روی آورد . وی از ارکان اساسی جهاد دانشگاهی شاخة پزشکی محسوب می شد.و در راه تحقق اهداف والای انقلاب از هیچ کوششی دریغ نداشت . او همچنین در راه اندازی و تشکیل شورای برنامه ریزی و نظارت بر امور بهداشت و درمان استان فارس جدیّت وو تلاشی پیگیر داشت . در سال 1348 پس از وقوع حادثه انفجار در خوابگاه دانشجویان که منجر به شهادت سه تن از دانشجویان گردید به جرم رهبری تظاهرات دانشجویی ، دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت . وی یک بار دیگر نیز به جرم مبارزة پی گیر و خستگی ناپذیر با منافقین به مدت شش ماه از دانشکدة پزشکی اخراج گردید.
شهید فقیهی فردی خود ساخته ، با تقوا و عاشق اهل بیت (علیهالسلام) بود و نسبت به حضرت امام (ره) ارادت ویژه ای داشت. شجاعت توأم با شهامت جزء لاینفک زندگانی سراسر عشق و ایمان او بود . وی همواره سعی داشت بین روحانیت و دانشگاه ارتباطی تنگاتنگ برقرار نماید؛ در این راستا با شهید محراب حضرت آیت الله دستغیب وآیت الله محلاتی د رتماس مستمر بود.
با شروع جنگ تحمیلی دکتر فقیهی نخستین گروه امداد پزشکی در خوزستان را تشکیل داد و خود به همراه دیگر همرزمانش به اهواز عزیمت کرد . وی نزدیک به یک سال از زمان جنگ را درک کرد و در طول این یک سال ، یار و یاوری دلسوز برای مجروحین جنگ در بیمارستانهای شیراز بود .
از دیگر فعالیتهای این شهید بزرگوار می توان تشکیل کمیتة کمک به عشایر ، تشکیل جامعة اسلامی تقوا ، راه اندازی انجمن اسلامی پزشکان ، راه اندازی و تشکیل صندوق قرض الحسنة «اندوخته های خاتم »و تأ سیس شرکت تعاونی در شهرستان نیریز و نیز تهیه و چاپ نشریه ای در ساوه اشاره کرد.
شهید دکتر سید ابراهیم فقیهی پس از عمری مجاهدت و مبارزه سرانجام در روز 17 مهرماه سال 1360 در دانشگاه شیراز و در جریان تروریست منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و با پیکری خونین به خیل شهیدان انقلاب اسلامی پیوست.
بسم الله الرحمن الرحیم
از قرآن می گویم از کلماتش، کلماتی که به یکایکش ایمان داریم و بر ایمانمان ایستاده ایم تا آخرین لحظه و تا آخرین قطره خون، و برای همین قرآن است که می جنگیم تا پایدار بماند که پایدار می ماند که ضامنش و حافظش خداست. و اما بعد، حالا که ملزم به نوشتن وصیتم شده ام می خواهم چند جمله ای از راهم بگویم و از ارزشی که برای آن قائلم . شاید این سخن موقعی موثرتر واقع خواهد شود که از دهان کسی که تا شهادت فاصله ای ندارد شنیده شود.
از جهاد می گویم از جهادی اسلامی که برهمه ما واجب شده است و می بایست برحسب وسعت و ظرفیتی که داریم برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی مان کوشش نماییم به امید اینکه انقلابمان طلیعه ای باشد برای حاکم شدن عدل الله بر تمام جهان و برچیده شدن بساط تمام طاغوتیان زمان . من وظیفه خودم می دانم که در جهاد مسلحانه بر غلیه کفار شرکت نمایم تا از انقلاب، از اسلام و از قرآن و ناموس ملی دفاع کنم و این کار واجب است بر هر جوان این سرزمین، تا نشان دهد که فرزند خلف این ملت است.
اما فراموش نکنیم که این جهاد تنها در بعد مسلحانه نیست و در ابعاد دیگر نیز همه اقشار ملت باید جهاد خود را شروع کنند تا دسیسه ابرقدرتها عقیم بماند. جهادیک روستایی کشت و کار است و جهاد یک کارگر و یک کاسب، زحمات بیشتر کشیدن است و جهاد یک مادر صبر و دعا. آری باید با همه کوشش و مجاهدتها به یک جنگ تمام عیار بر علیه تمامی کفار و ظالمان عالم دست زد و در این راه مطمئن بود که مردم غیور سختی ها را تحمل کرده و تا پیروزی حق بر باطل از پای نخواهند نشست که حق ماندنی است و پیروز.
برادران و خواهران جنگ ایران و عراق جنگ ایدئولوژی متضاد است. جنگ دو ایده و در طول تاریخ با هم ستیز کرده اند. جنگ حسین و یزید است که اینک کربلایی دیگر و محرمی دیگر تکرار می شود. حسین زمان را می بینیم که بر علیه یزیدیان و صدامیان زمان شورش می کند و کاخ ستم آنان را به لرزه در می آورد. آری رهبر مسلمانان جهان را می گویم که مصمم است با یاری الله و پشتوانه ملت رزمنده جهاد آزادیبخش را بر علیه رژیم کافر عراق تا سقوط کامل آنان ادامه دهد. نیت ما هم باید این باشد که جنگ تا آزادی ملت مسلمان عراق به درازا بکشد و ما هم با این عزم به جنگ آمده ایم و مطمئن هستیم که ملت عراق نان و خرما بدست در دروازه بغداد و کربلا منتظر رسیدن برادران ایرانی هستند. برادران و خواهران پیام من این است که به فکر رزمندگان باشید و به فکر کسانیکه ممکن است از معنویت به دور باشند ، با آنان از قرآن بگویید و از اسلام، و این مفاهیم را به آنان نشان دهید خواهید دید که اگر اسلام درست عرضه شود کسی نمی ماند که به اسلام نگرود.
یاد و خاطره 2700 شهید پزشک دفاع مقدس را گزامی می داریم و راهشان پر رهرو باد.